کد مطلب:210841 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105

ترجمه قصیده
اگر بخواهیم یك یك این ابیات را ترجمه كنیم لطفی در معنی ندارد زیرا ادبیات هر ملتی زائیده روح ادبی آن ملت است كه به لغت دیگر مفهوم شیرینی ندارد در این قصیده هم كه سید محمد حمیری بزرگ ترین گوینده عرب سروده به نام یك زن نیكوكار و محبوبه عرب آغاز سخن نموده و مفاد و مدلول آن این است كه محبوبه ی من كاخی رفیع و باعظمت داشت كه با رفتن آن منزلی كه محفل دانشمندان و بزرگان و غزلسرایان و بلبلان گلستان سخن بوده به محیطی وحشت انگیز مبدل شد و به جای آن غزالان غزل خان مارهای وحشت انگیز و دهشت افزا جا گرفتند و محیط فضیلت و كمال و آزادی مبدل به یك محیط تاریك و هولناك و عفریت مقام گردید - حیوانات مأنوس و مألوف به درندگان سبع و خشمناك جای خود را گذاشتند ساختمان و زیبائی و فرح و استنباط جایش را به خشم و غضب و ستم و جور و بیدادگری داد و این مثال را كه با امثال سیاره زبان عرب آن عصر آشنا بود برای



[ صفحه 342]



تشبیه محیط و مقام رسالت و امامت نموده كه پیغمبری صلی الله علیه و آله آمد یك كاخی از تمدن و فضیلت بنا نمود و یك پیشوایان بزرگ رئوف و مهربان و علاقمند به نوع و ملیت و دین و فضیلت مسئول آن دین گردیدند كه ناگهان قومی چون بنی امیه كه مردمان خون آشامی بودند بر آن عرصه روشن و فرودگاه عواطف انسانیت تاختند و به جای آبادی و عمران - ویرانی و انهدام نمودند و مردان بزرگ اسلام را كشتند آثار مهم آنها را محو نمودند و محیط تاریك وحشت انگیزی به وجود آوردند و آنچه توانستند از عرض و ناموس و مال و جان مردم بردند و كشتند و هزاران هزار مردم بافضیلت و پرهیزكار را كشتند و هزاران فامیل و خاندان را نابود و متواری و تبعید - مصلوب و مقتول كردند كه نام آنها ننگ تاریخ اسلام است.

یك قرنی گذشت كه محیط روشن و مدینه فاضله اسلام به كلی تاریك شد و تاریكی از آن خاندان كه میوه شجره نبوت بود قد برافراشت و آن گوساله پرست و مادی گری و منصب خواهی را در سایه یك مكتب تربیتی برگردانید و نوری از علم و فضیلت برافروخت تا همه مردم از آن بهره مند گردند.

شاعر در این قصیده نكات حساس زندگانی اجتماعی عصر امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی و سیدالشهداء و امام سجاد را روشن نموده و در عبارات مدح و ثنا و رثاء بزرگی این خاندان و بزرگی مصیبتی كه به شهادت سیدالشهداء بر آنها وارد شده و پس از واقعه فخ و شهادت زید و یحیی را بیان نموده و مكتب جعفری را میوه انقلاب كربلا دانسته و آن زمان روشن اسلام و غلیان سرچشمه علم و فضیلت بود كه شیعیان آل علی از آن سیراب می شدند و دیگران هم بهره كامل گرفتند ولی ناسپاس بوده علم خود را از او گرفته در راه منحرفی صرف نمودند.

آنگاه خطاب به شیعه می گوید صبر و تحمل داشته باشید تا روز حشر كه خداوند دریای مغفرت و رحمت خود را برای شما به تلاطم می اندازد و به حساب ستمكاران می رسد.

آنگاه سید حمیری شاعر اهل بیت قصیده خود را به نام مكتب جعفری كه با نام خدا و الله اكبر منطبق است ختم می كند.



تجعفرت باسم الله و الله اكبر

و ایقنت ان الله یعفو و یغفر





[ صفحه 343]